راهکارهایی برای صرفه جویی آب در بخش کشاورزی

  • برای کشوری که در سرزمینی خشک و نیمه خشک قرار دارد و میانگین بارش سالانه درازمدت آن از میانگین بارش جهانی کمتر است، کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی که بیش از ۹۰ درصد مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده، جزو اهداف استراتژیک دولت است که اگر با جدیت در تحقق این هدف کوشش نشود، با محدود بودن حجم آبهای تجدید شونده کشور، در آینده باید با کاهش شدید محصولات کشاورزی، نابودی منابع آب بخصوص آبهای زیرزمینی، توسعه نیافتن صنعت و مشکلات عدیده در تامین آب شرب مواجه خواهیم بود و محصول همه این موارد خدشه دار شدن امنیت غذایی اجتماعی و سیاسی است.

    در این راستا صرفه جویی درصد بسیار کم آب در بخش مصارف آب کشاورزی می‌تواند پتانسیل آبی زیادی را آزاد کند.روشن است صرفه جویی آب در بخش کشاورزی راه حل های تلفیقی دارد و نمی‌توان به صورت یک بعدی با مسأله مصرف زیاد آب در بخش کشاورزی برخورد و به اقدامات جزیره‌ای اکتفا کرد.

    منابع آب احتیاج به مدیریت یکپارچه و همه جانبه دارد و لذا در صرفه جویی آب هم باید با مجموعه‌ای از اقدامات و تصمیمات کاربردی در تحقق این هدف پیروز شد.

    اقدامات پیشنهادی در صرفه جویی آب در بخش کشاورزی در دو بخش آبهای سطحی و زیرزمینی خلاصه می‌شود که البته بسیاری از این راهکارها مشترک است .

    آبهای زیرزمینی

    آبـهای زیـرزمـینی دارای خصوصیات ویژه ای است،چه آنـکه دیـرتر تـحت تـأثیر خشکسالی‌های کوتاه مدت قرار گرفته،دمای آن کمتر تحت تأثیر دمای محیط قرار نمی‌گیرد و یخ نمی زند ، به علت خاصیت خود پالایی زمین ، دیرتر آلوده می‌شود و استحصال آنها به دانش کمتری نیاز دارد و با یک چاه و موتور پمپ می‌توان تقریبا در اکثر نقاط کشور از طریق آبخوانهای آبرفتی و سازندهای سخت آنها را مورد بهره برداری قرار داد. به دلیل همین خصوصیات، منابع آبهای زیرمینی جزء منابع آب استراتژیک محسوب شده و بخش کشاورزی همواره فشار بیشتری برای بهره‌برداری بر این منابع وارد کرده است . آب زیرزمینی به راحتی برای استفاده شرب هم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    برای کاهش مصرف آب کشاورزی اقدامات ذیل پیشنهاد می‌شود.

    ۱٫ پروانه دار کردن چاههای کشاورزی مجاز و به روز کردن دبی چاهها بر اساس سهم آب پروانه و وسعت اراضی کشاورزی: این کار ابزار مدیریتی صحیح و کارآمدی در اختیار مدیران می‌گذارد که هم برآورد دقیقی، از تعداد، تخلیه و برداشت از چاهها در اختیار داشته باشند و هم برای کنترل بهره‌برداری چاههای پروانه‌دار تدابیر صحیح و جامع تری بیندیشند و تصمیمات کارآمد تری اخذ کنند

    ۲٫ پر کردن چاههای فاقد پروانه حفر شده بعد از سال ۱۳۸۵ :این کار برداشت غیرمجاز از سفره‌ها را کاهش می‌دهد و در عین حال باعث یکدست شدن تصمیم گیری در خصوص چاههای آب زیرزمینی خواهد شد ونیاز نیست هر بار تعدادی از چاهها را به عنوان چاههای فاقد پروانه از تصمیم گیری های کلان بخش آب مستثنی کرد .

    در خـصوص چـاههای فاقد پروانه صنعتی می توان از روش‌های جایگزین استفاده کرد .مثلا تخصیص دار کردن این چاهها در صورت وجود تخصیص آب در دشت ها و با رعایت ماتریس اولویت تخصیص یا خرید و جابجایی چاه کشاورزی .

    ۳- کنترل دقیق بهره برداری از چاههای آب کشاورزی:یکی از روش های کنترل بهره‌برداری برقی کردن چاههای آب کشاورزی ونصب کنتورهای هوشمند آب است که با کنترل برق،میزان بهره‌برداری از آب را طبق پروانه و ساعت کارکرد کنترل می‌ کند.(حتی المقدوربرای چاههایی که امکان برقی شدن آنها در کوتاه مدت وجود دارد)

    در این راستا دولت باید انحصار کنتورهای هوشمند فعلی را از دست یک شرکت خاص که در حال حاضر اقدام به تولید و توزیع کنتورهای هوشمند می‌کند، خارج کرده و با قیمت گذاری کارشناسی، آن را به قیمت مصوب و تمام شده به کشاورز تحویل دهد.

    درحال حاضر هزینه خرید و نصب کنتورهای هوشمند آب حدود ۵ میلیون تومان است که برای کشاورز هزینه سنگینی است. بهتر است با اقدامات حمایتی، دولت و وزارتخانه های مرتبط هزینه این کنتورها را متقبل شوند. این کار انگیزه نصب کنتور را زیادتر کرده و مقاومت در برابر نصب آن را کاهش میدهد.

    با نصب ابزارهای جدید و بسیارارزان کنترل دبی که در حال حاضر وجود دارد ،با هزینه بسیار اندک و بدون نصب کنتور می توان دبی چاها را کنترل کرد.مشکل نصب کنتورهای حجمی فعلی قرائت نشدن آنها به صورت دوره ای و منظم است. همچنین اراده کافی برای برخورد عملی و کارساز با افرادی که بهره برداری بیشتری انجام داده اند، وجود ندارد.

    ۴-ایجاد مشوق ها برای کاهش بهره‌برداری، تجمیع چاههای، تغییر سیستم های سنتی آبیاری و همچنین یکپارچه سازی زمین های کشاورزی:دولت می‌تواند به ازای کاهش سالانه هر مترمکعب آب کشاورزی اقدام به دادن مشوق های مالی به کشاورزان کند. درحال حاضر به دلیل پرداخت نکردن حق النظاره چاههای آب کشاورزی (طبق قانون مصوب مجلس شورای اسلامی ، حق‌النظاره‌چاههای کشاورزی در سال ۱۳۸۳و بعد از آن حذف شد) علاوه بر اینکه انگیزه‌ای برای کاهش بهره‌برداری در کشاورزان وجود ندارد، رقابتی هم برای افزایش بهره‌برداری و افزایش سطح زیرکشت در کشاورزان ایجاد نشده است. در این زمینه برقی کردن چاههای کشاورزی بدون کنترل بهره برداری لازم ، ابزاری را در اختیار کشاورزان قرار داده تا در بهره برداری از آب با هم بهتر رقابت کنند.اما در چاههای برقی بدون کنتور هوشمند ، عملا ساعت کارکرد بی معنی شده و گاهی تا ۲۴ ساعت شبانه روز از چاه بهره برداری صورت می گیرد .

    برای اقداماتی نظیر نصب کنتور هوشمند با هزینه دولت، کاهش بهره‌برداری، اصلاح پروانه کشاورزی به میزان مدارک زمین ارائه شده و اصلاح دبی پروانه بر اساس آیین نامه مصرف بهینه آب کشاورزی ، می توان مشوق‌های مالی بدون بازپرداخت در نظر گرفت.

    می‌توان به ازای تجمیع چند چاه کشاورزی به یک چاه و راه اندازی تشکل آب بران بین کشاورزان، مشوق مالی بسیار مناسبی در نظر گرفت. تجمیع چاههای کشاورزی از دو نظر اهمیت بسیار زیادی دارد. اول اینکه کنترل بهره‌برداری یک چاه بسیار راحت تر از چندین چاه است. دوم اینکه هزینه‌های بازده پایین استحصال و انتقال آب در یک چاه ، بسیار کمتر از چند چاه است.

    یادمان باشد مردم همواره در حال حساب و کتاب کردن و در نظر گرفتن سود خود هستند لذا اگر مشوق های مالی دولت مناسب باشد، قطعاً انگیزه بسیار زیادی برای این اقدامات وجود خواهد داشت و از نظر کشاورز قابل نادیده گرفتن نیست.

    لازم به ذکر است این مشوق ها در بخش کاهش بهره‌برداری،هزینه نیست، بلکه سرمایه گذاری است .به طوری که با صرف مبالغی در حقیقت موانع و مشکلات اجتماعی کنترل بهره برداری از پیش روی برداشته می شود و مدیریت بهره برداری غیر معقول در بخش کشاورزی که به صورت حقوق مکتسبه مردم در آمده است، مجددا در دست وزارت نیرو قرار می گیرد.

    مشوق های مالی مناسب برای تغییر سیستم‌های آبیاری از سنتی به مدرن و تحت فشار در سطوح کشت زیاد می‌تواند انگیزه فوق‌العاده‌ای برای تغییر سیستم های آبیاری باشد .تا قبل از سال ۱۳۹۲ مشوقهای مالی ،انگیزه کافی برای تغییر سیستم آبیاری ایجاد نمی کرد. اما از سال ۹۲ به بعد ،دولت ۸۵ درصد هزینه تغییر سیستم آبیاری را متقبل شد و ۱۵ درصد باقیمانده را به صورت تسهیلات کم بهره به متقاضیان پرداخت می کندکه مشوق مناسبی است.

    متذکر می شود شروع کسب و کار کشاورزی جدید قطعا باید براساس آبیاری تحت فشار و مدرن باشد.در غیراین صورت نباید مجوز بهره برداری از آب، مخصوصا آب زیرزمینی را صادر‌کرد.

    تعیین مشوق های مالی برای یکپارچه کردن زمین های کشاورزی از دیگر اولویت های دولت برای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی است.

    کاشت، داشت و برداشت محصول در زمین های خرده مالک اگر به صورت یکپارچه انجام شود و سپس محصول برداشت شده مطابق سهم زمین،تقسیم شود، عامل بسیار مهمی در افزایش راندمان آبیاری و بستر اجرای طرحهای آبیاری تحت فشار و تغییر سیستم آبیاری سنتی به آبیاری مدرن است. در یک کلام بهره‌وری و سوددهی بخش کشاورزی را با مقدار مصرف آب کمتر افزایش خواهد داد . متأسفانه مشوق مالی لازم که بتواند انگیزه زیادی در کشاورزان برای یکپارچه کردن کاشت و برداشت محصول در زمین های خرده مالک ایجاد کند،وجود ندارد و عموماً مدیریت این نوع اقدامات از وزارتخانه تأمین آب کشاورزی یعنی وزارت نیرو خارج است و وزارت جهاد کشاورزی هم توفیقی در این زمینه‌ها نداشته است. در حال حاضر با اجرای قانون ارث، زمین‌های کشاورزی مرتب در حال تقسیم شدن و خرد شدن است. اما تاکنون اقدامات عملی یاموفقیت چشمگیری برای جلوگیری از خردشدن زمین‌های کشاورزی و تبدیل شدن آنها به زمین های خرده مالک انجام نشده است. در این زمینه نه اقدامات بازدارنده و نه اقدامات تشویقی خاصی صورت نگرفته است.

    ۵-ایجاد سامانه‌ای برای کنترل تخصیصهای آب زیرزمینی به متقاضیان چاههای آب :در حال حاضر بسیاری از شرکتهای آب‌منطقه ای از سقف تخصیص آب تعیین شده در برنامه‌های توسعه، عدول می‌کنند. اگر سامانه‌ای طراحی شود که قبل از اعطای پروانه حفاری و بهره‌برداری ، ابتدا اطلاعات متقاضی در سامانه ثبت و بر اساس اولویت، باقیمانده سقف تخصیص و کد رهگیری تخصیص به نام فرد متقاضی صادر شود. این کار باعث می‌شود که شرکتهای آب منطقه‌ای بیش از تخصیص تعیین شده اقدام به صدور مجوز حفر چاه کشاورزی نکنند و پیگیری تخلفات صورت گرفته راحت تر باشد.چرا که اگر در پرونده چاه کشاورزی فرم وکد رهگیری تخصیص وجود نداشته باشد، در بازدیدهای دوره ای به راحتی قابل تشخیص است.هم اکنون باقیمانده تخصیص آبرفت‌ها و سازندهای سخت از طرف دفتر حفاظت و بهره برداری شرکت‌های آب منطقه ای اعلام می شود و بر اساس فرم های دستی و برگ های حسابداری تخصیص امور آب هر شهرستان تهیه می شود.در حالی که با ایجاد این سامانه،شرکت مدیریت منابع آب مستقیما می تواند بر روی تخصیص های صادره و باقیمانده آن نظارت داشته باشد و کار حسابداری تخصیص آب زیرزمینی، مکانیزه و آسان می‌شود

    ۶-جایگزین کردن آبهای زیرزمینی با آبهای سطحی کنترل شده: متأسفانه در سالهای اخیر احداث سدها، در برخی از نقاط شاهرگ حیاتی تغذیه آبخوان ها را قطع کرده است و سدها اثرات نامطلوب کمی و کیفی زیادی بر آبخوان‌های پایین دست داشته است.

    علاوه برآن ، جمع شدن مقدار زیادی آب در یک آبخوان که دریاچه سد در آن قرار دارد و انتقال حجم زیادی از آب سد برای مصارف کشاورزی عموماً در همان آبخوان محل احداث سد ، باعث بالاآمدگی سطح آب زیرزمینی به صورت موضعی در بعضی از نقاط آبخوان های محل احداث سد ،(به دلیل مصارف زیاد آب سطحی برای کشاورزی) و بر هم خوردن تعادل سفره به دلیل تغذیه نا متوازن در نقاط مختلف آبخوان‌ها می شود. همچنین باعث افت کیفی آب سفره به دلیل نفوذ پساب کشاورزی حاوی کود و سم می شود.

    در حالی که این آب باید در طول مسیر رودخانه که در نقاط مختلف دشت حرکت می‌کند یا در دشت های مختلف،به صورت متوازن وبا پرا کندگی طبیعی باعث تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی شود.

    گذشته از این مسائل آنچه که باعث شده در سالهای اخیر علیرغم احداث سدهای مختلف و استفاده از آب سطحی باز هم افت سطح آب زیرزمینی ادامه داشته باشد، این است که ایجاد سدها عموماً باعث توسعه کشاورزی و افزایش سطح زیر کشت یا افزایش ضریب اطمینان تامین آب کشاورزی های سنتی قبلی شده است و برای جایگزین کردن آب سطحی به جای آب زیرزمینی یا توسعه کشاورزی با آبیاری مدرن و تحت فشار،استفاده نشده است. گاهی در برخی از مناطق که احداث سدها باعث قطع شاهرگ حیاتی تغذیه آبخوان خصوصا در پایین دست می‌شود، پیشنهاد می‌شود به ازای سهم تغذیه آبخوان از بارندگی یا به اندازه افت سالانه آب زیرزمینی از مصرف آبهای زیرزمینی کم و آب سطحی (از سد) جایگزین آن شود. با این حال، این پیشنهاد کمتر به چشم می خورد و در ابلاغیه تخصیص سدها گنجانده نمی‌شود یا اینکه برای اجرایی شدن آن اقدام لازم انجام نمی‌شود. واضح است که در ساخت بسیاری از سد های کشاورزی اثر این سدهای بر آب زیرزمینی به طور کامل بررسی نمی شود یا اینکه برای نجات سفره های آب پایین دست سدها،راهکارهای مدیریتی مناسبی ارائه نمی شود.

    ۷- جلوگیری از کشت محصولات پرآب طلب: این کار باعث کاهش مصرف آب کشاورزی در سطح کشور می‌‌شود. هم اکنون در مناطق نیمه خشک هم به دلیل وجود آب سطحی سدها ، برنج کشت می شود که نشان از مدیریت ضعیف و بهره وری پایین منابع آب است.در بساری از مناطق نوع کشت ،متناسب با منابع آب منطقه و سند ملی آب کشاورزی انتخاب نمی شود.

    ۸-کاهش صادرات آب مجازی:بهتر است در کشور محصولات استراتژیک کشت شود و محصولاتی که در تولید آنها آب زیادی مصرف می‌شود، در اولویت پایین تر و با سطح زیر کشت مدیریت شده قرار گیرد. گاهی واردات یک محصول کشاورزی به کشور ، بیشتر به صلاح منابع آب خواهد بود. صادرات محصولات کشاورزی که در تولید آنها آب زیادی مصرف می شود، در حقیقت صادرات آب مجازی به کشورهای دیگر است و با در نظرگرفتن کم آبی کشور بهتر است صادرات این محصولات به صورت مدیریت شده باشد.

    کشت و صادرات محصولاتی که تولید آنها ارزش افزوده بالاتری دارد و مصرف آب آنها کمتراست واز نظر سیاسی استراتژیک محسوب می شوند، باید در اولویت کشت قرار گیرد .

    ۹-جایگزینی پساب تصفیه شده و بازچرخانی آب:در حال حاضر شاید اولین اولویت وزارت نیرو، جمع آوری پسابهای خانگی شرب و صنعت، تصفیه آنها و استفاده مجدد در بخش کشاورزی و صنعت است. با وجود افت سطح آب زیرزمینی در اکثر دشتهای کشور با این حال معمولاً در نقاط شهری افت چندانی وجود ندارد یا اینکه بالاآمدگی سطح آب در این مناطق وجود دارد وباعث خسارت شده است . علت آن دفع پساب های شهری و خانگی به آبخوان هاست .این مساله در بخشی از شهر ها مثل بجنورد و کرمان دیده می شود.

    تخلیه پساب های خانگی تصفیه نشده به آبخوان از طریق چاههای جذبی علاوه بر بالاآمدگی آب در نقاط شهری، تغذیه نامتوازن آبخوانها، علاوه بر تخریب تأسیسات و ساختمان‌ها، باعث تخریب کیفیت آب زیرزمینی و آلودگی آبخوان ها هم خواهد شد.

    در مورد پسابهای صنعتی ، مسأله آلودگی حساسیت بیشتری دارد. لذا جمع آوری و تصفیه پساب ها و جایگزینی آنها با آبهای زیرزمینی بهره برداری شده برای کشاورزی ،علاوه بر بازچرخانی آب و کاهش مصارف آب زیرزمینی بخش کشاورزی ، باعث نجات آبخوانها از آلودگی‌های مختلف خواهد شد.

    پسابی که به صورت رواناب و آبهای سطحی در شهرهای بزرگ همانند تهران تولید می‌شود، با آلایندگی های خود معمولا در خروجی دشت ها تخلیه می شود که علاوه بر هدر رفت آب باعث آلودگی سفره‌های آب زیرزمینی هم می گردد.مصرف مستقیم این آبها در بخش کشاورزی هم آلودگی محصولات به عوامل بیولوژیکی و فلزات سنگین به دنبال خواهد داشت.